هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.



 
الرئيسيةجستجوأحدث الصورثبت نامورود

 

 خراشهای عشق مادر

اذهب الى الأسفل 
نويسندهپيام
HonEst
مدیر انجمن كامپيوتر ، تكنولوژی و برق
مدیر انجمن كامپيوتر ، تكنولوژی و برق
HonEst


تعداد پستها : 23
تاریخ عضویت : 2010-07-14
سن : 33

خراشهای عشق مادر  Empty
پستعنوان: خراشهای عشق مادر    خراشهای عشق مادر  Icon_minitime2010-07-28, 11:36

یک روز گرم تابستان، پسر کوچکی با عجله لباسهایش را در آورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت.

مادرش از پنجره نگاهش می کرد و از شادی کودکش لذت می برد.

مادر ناگهان تمساحی را دید که به سوی پسرش شنا می کرد.

مادر وحشتزده به سمت دریاچه دوید و با فریادش پسرش را صدا زد.


پسرش سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود.

تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد، مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت.

تمساح پسر را با قدرت می کشید ولی عشق مادر آنقدر زیاد بود که نمی گذاشت پسر در کام تمساح رها شود.

کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود، صدای فریاد مادر را شنید. به طرف آنها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراری داد.

پسر را سریع به بیمارستان رساندند.

دو ماه گذشت تا پسر بهبودی پیدا کند.

پاهایش با آرواره های تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخنهای مادرش مانده بود.

خبرنگاری که با کودک مصاحبه می کرد از او خواست تا جای زخمهایش را به اونشان دهد. پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتی زخمها را نشان داد ،سپس باغرور بازوهایش را نشان داد و گفت:

این زخمها را دوست دارم ، اینها خراشهای عشق مادرم هستند
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
 
خراشهای عشق مادر
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 1 از 1
 مواضيع مماثلة
-
» مادر خدا
»  اخبار حوادث مادر زیمبابوه‌ای پسر خود را کشت تا گوشش را به جادوگران بفروشد

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
 :: تالار طنز ، لطيفه و سرگرمی :: اس ام اس های خنده دار و عاشقانه و ...-
پرش به: